گذر کوتاهی بر تاریخچه داوری ایران

بعد از کتابی که عباس اکرامی در عرصه داوری حرفه ای ترجمه کرد، کار مهم دیگری در این خصوص انجام نشد تا اینکه در اوایل دهه ۵۰ «پرویز سیار» که در جامعه داوری آلمان رشد یافته بود، به ایران بازگشت. او که فارغالتحصیل رشته جراحی عمومی با درجه دکترا بود، کلاس های داوری نوینی را در جامعه داوری ایران برپا کرد. البته به دلیل پاره ای مشکلات نتوانست در تربیت شاگردانش سنگ تمام بگذارد اما همان اندک زمانی را هم که صرف این کار کرد، سودبخش بود.
● داوران با جرأت
«مقدس زاده» از جمله اولین داوران با جرأت فوتبال ایران بود که در ادامه خاطره ای از وی تعریف خواهیم کرد. اما۳ داور با نام خانوادگی حیدری در دهه ۵۰ داشتیم که نسبت آنان با یکدیگر، برادر (رضا و داود) و پسرعمو (منوچهر) بود. آن زمان واقعاً بازیکنی پیدا نمی شد که به نحوه قضاوت این داوران اعتراض کند. چراکه هر۳ داور یادشده، قاطعیت زیادی داشتند. در این بین داود حیدری البته یک استثنا بود. جالب اینکه داود حیدری در زمان بازیگری نیز عضو باشگاه دارایی و تیم ملی (گوش چپ) بود.
● ۲ شخصیت بین المللی
در حال حاضر ۲ داور ایرانی در عرصه بین المللی به اسم شناخته می شوند؛ بابک رفعتی و اسفندیار بهارمست. اولی در بوندس لیگا به امر قضاوت اشتغال دارد و دومی، رییس کمیته داوران کونکاکاف (آمریکای مرکزی و حوزه دریایکارائیب) است.
● ۳ خاطره جالب
در مطالب پیامد قصد داریم ۳ خاطره جالب از قضاوت داورانی به نام های رضا حیدری، عباس مقدس زاده و مصطفی ممیز را برایتان بازگو کنیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
● جنجال در اصفهان
رضا حیدری برای قضاوت بازی سپاهان – پاس (تخت جمشید، اوایل دهه ۵۰) انتخاب شده بود. کمک های وی عبارت بودند ازاکبر حق بین و مصطفی ممیز. این مسابقه تا دقیقه ۸۹، صفر – صفر بود و در همین لحظه پاسی ها در نیمه زمین خود نزدیک خط میانی، یک توپ کاشته به دست آوردند. تا پاسی ها آمدند توپ را بکارند و بزنند، عقربه های ساعت دقیقه ۹۰ یعنی پایان بازی را نشان داد.
مصطفی ممیز در همین لحظه و قبل از اینکه تیم میهمان توپ را شلیک کند، با اشاره دست به رضا حیدری می گوید؛ بازی را تمام کن. آن زمان وقت اضافی معنا نداشت. اما حیدری به مهدی دینورزاده فرصت می دهد تا شوتش را بزند وهمین توپ که از فاصله تقریباً ۵۰ متری نواخته شد، وارد دروازه سپاهان شد. سوت پایان بازی بعد از این اتفاق کشیده شد تا سپاهانی های شوکه شده در زمین و روی سکوها، مات و مبهوت شوند.
بعد از چند لحظه، هواداران اصفهانی به اندازه یک وانت بار، میوه های رنگارنگ را به سوی ۳ داوری که در میانه میدان بودند، پرتاب کردند. در ادامه با وساطت محمود یاوری که آن زمان سرهنگ دوم بود، تیم داوری با اتومبیل شخصی وی به راه آهن اصفهان انتقال یافت. هواداران خشمگین سپاهان نیز برای اینکه به خیال خود ازداوران انتقام بگیرند، به فرودگاه رفته بودند. همین اشتباه باعث شد تاداوران یادشده از اصفهان جان سالم به در برند. جالب اینکه آن ۳نفر وقتی در راه آهن تهران از قطار پیاده شدند ۱۰ اصفهانی را مقابل خود دیدند که خیلی عصبانی بودند. البته به خاطر حضور مأموران در محل، درگیری فیزیکی رخ نداد.
● محرومیت ناعادلانه
خاطره دوم؛ تیم های نگهبان و ا فسر (تیم دوم استقلال) در سال ۱۳۵۳ دیداری با هم داشتند که برنده آن جواز حضور در لیگ دسته اول باشگاه های تهران (آن زمان بعد از لیگ تخت جمشید، لیگ تهران مهمترین لیگ بود) را به دست می آورد.
قضاوت این دیدار را «عباس مقدس زاده» برعهده داشت.در دقیقه ۸۵ مسابقه، نگهبان یک پنالتی به دست آورد که تبدیل به گل شد. در دقیقه ۸۸ نیز تیم افسر در شرایط آفساید گلی زد که مصطفی ممیز پرچم خود را به علامت آفساید بالا برد. همین امر کافی بود تا بازی به جنجال کشیده شود. مقدس زاده وقتی درگیری را دید، بازی را نیمه کاره گذاشت. طبق قانون چون داور، مسابقه ر ا زودتر از موعد مقرر به پایان رسانده بود، می بایست نتیجه ۳ بر صفر به نفع تیم نگهبان اعلام می شد اما فدراسیون وقت فوتبال، در یک تصمیم جنجالی، رأی به تجدید بازی و محرومیت یک ساله مقدس زاده و ممیز که اعلام آفساید کرده بودند، داد.
● کمین هواداران در جوی آب!
خاطره سوم؛ تیم کیان آبادان در اوایل دهه ۵۰ در حالی به مصاف تیمی از محله «جفره» بوشهر رفته بود که نماینده بوشهر در صورت کسب برد یا مساوی می توانست به لیگ دسته دوم تخت جمشید صعود کند. اگر هم کیان برنده می شد، به همراه شاهین بوشهر صعود می کرد. بازی در ورزشگاه اصلی بوشهر انجام می شد و با توجه به هواداران جنجالی تیم جفره، قضاوت در این میدان فوق العاده سخت بود. در این مسابقه و تا دقیقه ۶۸ تیم میزبان ۲ بر صفر پیش بود که یک گل دریافت کرد. دقیقه ۸۳ با یک پنالتی، نتیجه ۲ بر ۲ شد.
در دقیقه ۸۸ بازهم یک پنالتی به نفع کیان آبادان اعلام شد تا بازی۳ بر ۲ شود. همین امر کافی بود تا کیان و شاهین به لیگ دسته دوم تخت جمشید صعود کنند و تیم محله جفره در فاصله کمتر از ۲۲ دقیقه جواز صعود را از دست بدهد. با سوت پایان بازی، سنگباران شروع شد. کسی جرأت نداشت داوران را به رختکن ببرد. آنها برای اینکه زخمی نشوند، حداقل برای ۳۰ قلوه سنگ و پاره آجر جا خالی دادند.
این ۳ نفر بعد از ۹۰ دقیقه معطلی در زمین، ۱۲۰ دقیقه هم در رختکن حبس شدند. ساعت یک نصف شب وقتی تیم داوری قصد خروج از ورزشگاه را داشت، با صحنه عجیبی مواجه شد؛ حدود ۳۰۰ هوادار از محله جفره که در جوی های آب اطراف ورزشگاه کمین کرده بودند، با چوب و سنگ به آنان حمله کردند. هر طوری بود داوران خود را به ورزشگاه رساندند و با حمایت یکی از معتمدین شهر، توانستند ساعت ۹ صبح فردای روز بازی، از بوشهر جان سالم به در ببرند. هواداران جفره حتی بعد از ۲ سال که ممیز دوباره به بوشهر رفته بود، او را نبخشیدند و آزارش دادند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *