مسعود عنایت در مورد اینکه چرا ایران داور وسطی در جام ملتهای آسیا ندارد، اظهار داشت: کنفدراسیون آسیا 11 گروه داوری برای این مسابقات انتخاب کرده است. انتخاب 6 گروه طبیعی بود. گروههایی نظیر ایرماتوف ازبکستانی، میشیمورای ژاپنی، سوبخیدین مالزی و خلیل ابراهیم از عربستان انتخابشان طبیعی بود.
وی ادامه داد: در مورد 5 گروه دیگر، نسبت به عملکرد کمیته داوران کنفدراسیون گلایه داریم. اعتراض و شکایتی نداریم؛ اما میخواهیم از آنها گله کنیم و بپرسیم چرا ایران با توجه به پتانسیل بالایی که دارد و تیم ملی و لیگ قدرتمندی که داراست، یک تیم داوری 3 نفره در جام ملتهای آسیا ندارد.
رئیس کمیته داوران فدراسیون افزود: با علی کفاشیان صحبت خواهم کرد تا نامهای گلایهآمیز به AFC ارسال کنیم. فوتبال ایران قدرتمندتر از سنگاپور، عمان، قطر یا سوریه است. در لیگ قهرمانان آسیا 4 سهمیه داریم؛ اما سنگاپور فقط یک سهمیه دارد. سوریه و عمان سهمیهای در این مسابقات ندارند.
مسعود عنایت با اشاره به اینکه عملکرد داوران ایرانی در دیدارهای برونمرزی به فدراسیون گزارش نمیشود، گفت: نه تنها داوران ایرانی که کلیه داورانی که در رقابتهای بینالمللی آسیایی سوت میزنند، از عملکردشان گزارشی به فدراسیون مربوطه ارسال نمیشود تا بدانیم چگونه سوت زدهاند. شاید میانگین نمره نظارت برخی داوران آسیایی از داوران ایرانی بالاتر بوده است.
وی افزود: از اینکه داورانی از سنگاپور، عمان و سوریه حضور دارند، جای تعجب است. کسی را متهم نمیکنم و مانند برخی نمیگویم فیفا و AFC چنین و چنان میکنند. مسئولان داوری AFC در رابطه با قضاوتهای جام ملتهای آسیا مسئولیت مستقیم دارند و قطعا میخواهند بهترین داوران قضاوت کنند. هرچند معتقدم شایستگی داوران ایرانی به حدی بود که میتوانستیم یک تیم 3 نفره داشته باشیم.
عنایت در مورد اینکه نبود داور وسط در جام ملتهای آسیا شکستی برای کمیته داوران است، گفت: در جام ملتهای 2007 مسئول کمیته داوران AFC بودم. در آن مسابقات از هر کشور یک کمک داور حضور داشت و مانند امروز تیم 3 نفره داوری انتخاب نمیشد. در جام ملتهای چین فقط مسعود مرادی را داشتیم. در لبنان و در سال 2000 فقط علی خسروی از ایران به عنوان کمکداور حضور داشت و در سال 1996 نیز فقط جلال مرادی از ایران در این مسابقات حضور داشت که یک بازی را هم قضاوت کرد.
رئیس کمیته داوران فدراسیون از احتمال قضاوت جام ملتهای آسیا با 6 داور خبر داد و گفت: احتمال دارد در جام ملتهای آسیا، 2 داور نیز به تیم اصلی داور اضافه شوند و مسابقات با 6 داور قضاوت بشود. البته این مسئله هنوز قطعی نیست؛ ولی احتمال آن وجود دارد. علیرضا فغانی از ایران به عنوان داور استند بای دعوت شده که احتمال دارد از او به عنوان داور خط استفاده شود. اکنون AFC در تعطیلات تابستانی است و پس از آن، نامه گلایهآمیز فدراسیون را به AFC ارسال خواهیم کرد.
2 پاسخ
امیدوارم با ایجاد رابطه ای قوی از سوی فدراسیون در Afc شاهد احقاق حق داوری ایران در آسیا و متعاقبا در جهان باشیم چون داوران ایرانی بارها اثبات نمودند دارای پتانسیل بالایی هستند
سلامی چوبوی خوش آشنایی؛
اظهارنظرات عزیزان , بعضی ازمسائل داوری ماراروشن کرد.نظرات شنیدنی وکاملامنطقی دوست خوبم جناب سلیمانی نه ازسر حب وبغض که سراسرواقعگرایانه بودوبردل نشست.
آقای عنایت هم نشان دادکه قصدنداردبادم شیری چون AFC بازی کند.دراین بین اما؛نقطه نظرجناب غیاثی همان سیبل مقابل(هدف تیراندازی درمیدان جنگ)بودکه مدتهادوست داشتم تیری به آن بنشانم
ولی ازآوار پس ازآن واهمه داشتم.
البته قبلاازآقای کامرانیفرونیزازکلیه زحمتکشان عرصه قضاوت عذر
میخواهم که هدف؛نادیده گرفتن لیاقتهانیست بلکه برعکس خیلی هم
برآن پامیفشاریم.
مدتهادراین چالش افتاده ایم که تا تقی به توقی میخوردبگوییم که
شاهکاری اتفاق افتاده وچنین شدوچنان !!
اعلام آفسایدویاعدم اعلام آن درچارچوب قوانین,درشرح وظایف آمده,
همانگونه که آوانتاژ,پنالتی,رفتارغیرورزشی,خطاهاوبرخوردهای شدیدوغیره آمده است.
بیاد(عنکبوتهای آسیایی! تیم ملی کشورمان)افتادم که با به به و
چهچه ما(بامنظوروبی منظور)چگونه براحتی ساک ها رابردوشمان انداختندتا(سلام تهران) راسردهیم…
تفاوت دیدگاههانبایدفراموش شود.بپذیریم که داشته های ماباتوجه
به سطح فوتبالمان سنجیده میشود,درحالیکه سطوح بالاتر,پارامترهای
بیشتری میطلبد.کسی منکرشایستگیهای داوران خوب کشورمان نیست ولی
آیابرای گام(ی)جلوتربودن,تمامی سازوکارهافراهم است؟
آیا؛تواناییهای فنی,شناخت اصولی قوانین,آشنایی محاوره ای زبان,
قد,وزن,تیپ ظاهری,تناسب اندام,شادابی ونشاط وغیره بعنوان یک
مجموعه نبایدمدنظرمان قرارگیرد؟!
ساده لوحانه نیست که باحرکت دادن یاحرکت ندادن یک پرچم ویا
آوانتاژدادن یاندادن دریک صحنه ی بازی,بهترینهای آسیاباشیم؟!واگر
چنین باوری درسطوح بالاتروجودنداشت,ازدستهای پنهان وپیدا,از
دشمنیهای دیرینه,ازظلم وبیداد,ازشیطان وشیطان پرستان وچه وچه
آوازسردهیم؟
آیابجزتکرارمتون قوانین چیزدیگری هم به داورانمان ارائه کردیم؟
آیاکنترل میکنیم که داوران ماقبل ازشروع بازی چه گفتمانی بادو
کاپیتن دارند؟وچگونه شخصیت خودرامعرفی میکنند؟
آیایافته ایم که چراازنیمه دوم مسابقات تاپایان آن,عصبانیت و
روحیه پرخاش درداوران ماچهره ی خودرانشان میدهد؟
آیاباورداریم که دلیل بعضی ازمشکلات ودرگیریهای داخل بازی خود
داوران هستندچراکه پرخاش راباپرخاشگری پاسخ میدهند؟
آیابرروی مسائل رفتاری وعلم رفتارشناسی وروانشناسی,کارعلمی
وآموزشی صورت داده ایم؟
آیابرای مقبولیت وپذیرش داوران دربین اهالی فوتبال,درس وتدریس وکتابتی بجزتکرار” قوانین خشک وبیروح “ضرورت ندارد؟
بدعت وبدعت گذاری تاکی وکجابایدادامه داشته باشد؟
چراسن تجربه ی داوری درکشورما” سی وپنج یاچهل سالگی است وچرادر
بوندسلیگای آلمان ویالالیگای اسپانیاویاکالچیوی ایتالیا,جوانان
بیست وچندساله ,آنهم بازیهای بسیارمهم کشورشان راقضاوت میکنند؟
آیاآنهاهم فقط به کتاب قوانین دخیل بسته اندودردوره های پایه و
سطوح بالاترصرفابه تدریس قوانین اکتفامیکنندکه اگرچنین است پس
تجربه مدیریتی ودانش وعلوم” فراقوانین “مثل؛جامعه شناسی,روانشناسی ورفتاراجتماعی راازمنزل داخل چمدان خودگذاشته وبهمراه می آورند!!
بپذیریم که راه پراشتباهی رارفته ایم وبایدطرحی نوبریزیم تا
برای آینده بتوان آب رفته رابه جوی بازگرداند…! مشکل است
اماشدنی است که همت میخواهد و مردکهن……/.خاک پای همه؛فرجود