سعید مظفری :داوری کردن ارزش اشک های دخترم را نداشت

سعید مظفری زاده 
سالها به او یک اتهام زدند؛اینکه پرسپولیسی است و دوست ندارد تیمش در مسابقات لیگ بازنده باشد.دیدار پرسپولیس و سپاهان و ماجرای معروف گرفتن 7 دقیقه وقت اضافه که باعث شد پرسپولیس قهرمان ایران شود باعث شده تا برای خیلی ها قابل هضم نباشد که سعید مظفری زاده گرایشی به رنگ قرمز ندارد:«اصلا این طور نیست،من طرفدار تیم داوری هستم.»او حالا هم که از دنیای داوری خداحافظی کرده روی حرفش تاکید می کند و هرگونه وابستگی به تیم بزرگ پایتخت را انکار.سعید مظفری زاده هم از فوتبال رفت.او وقتی پیراهنش را در روز دربی هفتاد و هشتم بالا زد که زیرش نوشته شده بود خداحافظ،رفت تا به گوشه ای از تاریخ این فوتبال سنجاق شود.رفت تا دیگر اشک های دخترش را نبیند که فوتبال بین شان فاصله انداخته بود.اصلا جرقه خداحافظی از همین جا زده شد که دختر کوچک مظفری زاده به او گفته بود:«یعنی می شود یک روز من را هم مثل فوتبال دوست داشته باشی؟»مظفری زاده در این گفت و گو درباره خودش،فوتبال،داوری و..حرف زد.حرف هایی که قرار بود بدون اغراق باشد و بدون گلایه.

حالا واقعا بدون گلایه از فوتبال رفتی؟

من از فوتبال خاطرات خوبی دارم.فوتبال خیلی چیزها به من داده است.اصلا دلم نمی آمد گله کنم.نمی خواهم به خاطر چیزهای کوچک گله کنم.الان فضا خیلی سخت و سنگین شده است اما من هیچ گله ای ندارم و می روم.

الان باید بگوییم داور پرسپولیسی لیگ برتر خداحافظی کرد؟

اصلا.بعد از بازی پرسپولیس و سپاهان که من 7 دقیقه وقت اضافه گرفتم همه چیز شروع شد.همه کسانی که من را می شناسند می دانند که تا به حال به جز داوری به چیز دیگری فکر نکرده ام.تیم مورد علاقه من تیم داوری است.

در آن بازی ساعت روی دستت کار می کرد؟

هم کار می کرد و هم اینکه با ساعت عادل فردوسی پور،ناظر بازی،ساعت تلویزیون و ساعت خیلی ها هماهنگ بود.به نظرم آن تصمیم یکی از بهترین تصمیم هایی بود که گرفتم.من سال گذشته و در بازی استقلال و سپاهان هم 6 دقیقه و 57 ثانیه وقت اضافه گرفتم.در بازی سپاهان و شاهین بوشهر 10 دقیقه وقت اضافه گرفتم.در همان ده دقیقه سپاهانی ها دو گل زدند و اتفاق قهرمان هم شدند.اما خیلی از چیزها در ذهن آدم می ماند.

البته گرفتن این همه وقت اضافه در اروپا عرف نیست.

فوتبال ما را نباید با اروپا قیاس کرد.امسال فیفا لوگوی روی لباس داوران را تغییر داده است و به جای فیر پلی از عدد 60 با فلشی قرمز رنگ استفاده کرده است.این عدد نشان دهنده زمان مفید بازی است که در فوتبال ما بین 24 تا 44 دقیقه است.یعنی کمتر از یک نیمه فوتبال.بحث فیرپلی کمک می کرد تا بازی بخوابد.آنها آمدند و با تغییر مارک سعی بر این دارند تا زمان مفید بازی فوتبال را به نود دقیقه برسانند.

مثلا در فینال چمپیونز لیگ داور سه دقیقه وقت اضافه گرفت که سر و صدای زیادی کرد.

دقیقا،همین صحبتی که من کردم تایید همین کارهای فیفاست.ببینید تغییر شعار روی پیراهن داوران نشان می دهند که فوتبال مفید در آسیا زیر 40 دقیقه است.وقتی پای منافع خودمان در میان باشد همه چیز را یک طرفه می بینیم.مثل بازی با بحرین که آنها مدام وقت تلف می کنند.من هنوز هم می گویم که در آن بازی معروف تصمیم درستی گرفتم.

قبول داری که یک جورهایی شهرتت را مدیون امیر قلعه نوی هستی؟با آن جنجالی که به راه انداختی.بعد از آن البته سبک داوری ایت را تغییر دادی.

من با حنجال شروع نکردم.هر کاری هم که کردم به انجام وظیفه ام بر می گردد.

در لیگ یک هم زیاد جنجال می کردی؟روی پنالتی ها و …

برای من انجام وظیفه از همه چیز مهم تر است.به همین دلیل سخت است.تیم ها انتظار دارند در شرایط حساس مماشات شود.اما من هرگز این کار را نکرده ام.من احترام زیادی برای قلعه نویی قائلم و این احترام ادامه خواهد داشت.

آن زمان این چیزها عرف نبود که با نظر داور چهارم و یا کمک داور مربی سرشناسی مثل قلعه نویی را اخراج کنند.

من احترام زیادی برای قلعه نویی قائلم اما آن هم در شرایط بازی بود دقیقا مثل خطایی که در بازی انجام می شود.در آنجا هم خواسته یا ناخواسته این اتفاق افتاد و من طبق وظیفه ای که داشتم نظرم را به داور گفتم که او تصمیم به اخراج گرفت.

در سال های بعد دیگر از این کارها ندیدیم.خیلی ها حتی می گفتند که مظفری زاده شبیه به خسروی قضاوت می کند.

شما آمار قضاوت های من را ببینید متوجه همه چیز می شود.کارت هایی را که من داده ام را آمارش را در بیاورید.متوجه می شوید که برداشت های شما اشتباه است.من دو سال قبل تنها داوری بودم که بیشترین کارت قرمز را نشان داده بودم.آمار که این را می گوید.

عکس سعید مظفری زاده

یعنی بازی را مدیریت نمی کردید؟

این واژه اصلا درست نیست.یکی از ارکان داوری مدیریت است.داور قبل از اینکه داور باشد باید یک مدیر خوب باشد.بازیکن عصبانی می شود،هیجانی می شود اما داور باید بر خودش مسلط باشد.این جزو خصوصیات داور است و اصلا نکته منفی به حساب نمی آید.

عقیده بعضی ها این بود که مظفری زاده زیاد با بازیکنان حرف می زد.

احترام یک چیز متقابل است.ما به هم احترام می گذاشتیم.من در این چند سال به غیر یکی دو مصاحبه که بعد از بازی ها انجام شد از هیچ بازیکنی بی احترامی ندیدم.در زمین بازی هم با هیچ کدامشان مشکلی نداشتم.ایرادی به اینکه با بازیکنان حرف می زدن نمی بینم.

در خیلی از بازی ها می گفتند مظفری زاده سرعتش کم شده و از میانه میدان تکان نمی خورد.یعنی اینکه از خیلی صحنه ها دور بودید.

شنیده ها و برداشت ها را زمانی می پذیرم که مستدل باشد.

نمونه اش آری هان و …

می توانید مراجعه کنید به گذشته و آمار و ارقام.البته من آسیب دیدگی داشتم اما در گزارش بازی ها که بخشی از آن رابه خود ما می گویند نکته مثبت من این بود که نزدیک به صحنه ها بود.قبول دارم که شتاب حرکتی ام کم شده بود اما آن هم به خاطر مصدومیت بود.

پا بود یا کمر؟در کجا آسیب دیدید؟

هر دو.خیلی هم وقت گذاشتم.بازی فجر سپاسی.پایم داخل چاله رفت و آشیل آن آسیب دید.

حاصل همان مراسم که در زمین فوتبال برگزار کرده بودند؟

بله حفره های داخل را پر نکرده بودند.آن وظیفه مسولان زمین بود که باید همه چیز را کنترل می کردند.

ندویدن های شما بیشتر  به خاطر این نبود که از تجربه خودتان استفاده می کردید؟ مثل فوتبالیست ها که به جای دویدن از تجربه خودشان استفاده می کنند.

این یک بحث علمی است.اما الان فوتبال ما سرعتش بالاست.

سعید مظفری زاده در حال دریافت جایزه

هر داوری با یک عنوان مشهور است.مثلا ترکی خیلی کارت نشان می داد یا مسعود مرادی و …از شما به عنوان داور خوشتیپ و سیاستمدار نام می بردند.

قسمت اول که لطف دوستان است.به نظر من هر ظاهری زیباست و جذابیت خودش را دارد.در مورد سیاستمدار بودن هم که باید بگویم بحث به همان مدیر بودن بر می گردد.شما دربی را ببینید که چقدر برخورد داشت،اگر خود داور هم به این تنش ها اضافه کند که دیگر بازی از دستش در می رود.

در اینکه خوب مدیریت می کردید شکی نیست.ولی فکر نمی کنید در دربی آخر …

من فیلم بازی را دیدم.مثلا برخورد صادقیان با سیاوش اکبرپور.من الان هم ببینم همان احظار را می دهم.شما می گوید باید اخراج می کردم اما چرا اخراج؟ قانون می گوید برخورد شدید اخراج دارد اما باید چند چیز در نظر گرفته شود.شدت ضربه ای که بازیکن می زند مهم است.در این صحنه ای که در دربی اتفاق افتاد دو بازیکن چسبیده به هم بودند.

اگر پرسپولیس دو بر صفر جلو بود باز هم بازیکن این تیم را اخراج نمی کردید؟

اصلا.قانون این را می گوید.اگر من احساسی می شدم چه اتفاقی می افتاد؟بازی پرسپولیس و سپاهان در دور رفت.همان بازی معروف که آن اتفاق ها برای قهرمانی پیش آمد.میثم حسینی،خلیل زاده را زد.شدت این ضربه از ضربه ای که صادقیان زد بیشتر بود.حتی بعدا کمیته انضباطی آمد کارت را عوض کرد.فیلم ها را ببینید و خودتان مقایسه کنید.

یعنی شدت نداشت که شما اخراج نکردید؟

شما مقایسه کنید.نظر خیلی از کارشناسان هم این بود که فقط کارت زرد داشت.اما همیشه تصمیم داوران،به چالش کشیدن و جذابیتش برای مردمی که بیرون از فوتبال هستند بیشتر است.هر تصمیمی که من می گرفتم الان باید پاسخگو بودم.الان این تصمیم را گرفتم و دارم این طور به شما پاسخ می دهم.

شما معتقدید که در آن صحنه عمدی در کار نبود؟

ما چند تا المان برای داوری داریم.ما برای کارت زرد و قرمز چند آیتم داریم.فاصله ها و شدت ضربه هایی که زده می شود اهمیت زیادی دارد.تاکید فیفا هم بر این است تا جایی که امکان دارد بازیکن در زمین حفظ شود.

مثلا روی صحنه ای که فغانی رونالدینیو را اخرج کرد.بهتر نیست به جای مثال زدن درباره صحنه بازی سپاهان و پرسپولس از این صحنه مثال بزنیم؟

من آن بازی را ندیدم.

شما اگر به جای 32 سال 42 سالتان بود این بازیکن را اخراج می کردید؟

من 39 ساله هستم و مطئنم درست تصمیم گرفتم.

قبل از دربی ها به شما توصیه ای نمی کردند؟

باز یهای دیگر چرا اما  قبل از دربی اصلا.

اما مردم این را باور نمی کنند.

مردم اگر به حرف های من اعتماد دارند بدون خط قرمز می گویم در سه داربی ای که سوت زدم بدون تعارف حتی یک نفر را ندیدم که سفارشی به من بکند.در این بازی فقط ناظر بازی در کنار ما بود.

اما دربی ها همیشه پر حرف و حدیث بوده،مثلا یک بار رییس فدراسیون به مدیر عامل یک از تیم ها می گوید که باید تیم روبرو برنده شود.این ها در ذهن مردم باقی مانده.

برای من غیر قابل باور است.

یا صفایی فراهانی مصاحبه می کند و می گوید بازی باید مساوی شود.

من بر اساس واقعیت حرف می زنم آنچه را که خودم دیده ام فرق می کند با چیزی که ندیدهه ام.اصلا من کسی را ندیدیم که سفارش کند.

شب قبل از دربی ها استرس داشتید؟

نه،اتفاقا کلی گفتیم و خندیدم.

سعید مظفری زاده

شده خواب دربی را ببینید اینکه پنالتی گرفتید و..

نه.من نخستین بازی ای که هیجان زده شده بودم قضاوتم در رده نوجوانان بود.رفته رفته همه چیز عادی می شود.

اولین دربی چطور؟

دربی 68 بود که قضاوت کردم.البته مثل بقیه بازی ها عادی بود.همان دربی که کریم باقری گل زد.

اگر زمان به عقب برگردد همین شغل را انتخاب می کنید؟

صد در صد.شکی وجود ندارد.

داوری چه چیزی دارد که شما حاضر به تکرار دوباره آن هستید؟شهرت؟ حتی پول هم که ندارد.

من یک دنیا خاطرات خوب دارم.بحث کار و مسائل مادی را مطرح نمی کنم چون واقعا چیزی نداشت.اما من هر چیزی را که دارم از فوتبال و داوری دارم.من عاشق داوری هستم.امروز هم که خداحافظی کرده ام دلیل دیگری داشت.من در ابتدای مصاحبه ام گفتم که اینقدر چیزهای خوب از کنار فوتبال به دست آورده ام که همه اش برایم خاطره شده است.

فحاشی در ورزشگاه ها.این برای شما آزار دهنده نبود.واقعا ارزشش را داشت که به خاطر داوری این همه به شما توهین شود؟

اولا این را باید بگویم کسی که در وسط زمین است صداها را نمی شنود یا اینکه کمتر می شنود.تمرکز ما آنقدر روی بازی است که به این چیزها توجهی نمی کنیم.

روزهای که جمعیت کمتری به ورزشگاه می روند چطور؟

دقیقا.ریزترین صداها را هم می شنویم.

مورد ناحقی پیش نیامده که شما را از داوری زده کند؟

نه،درباره تماشاگران باید یک چیز دیگر را هم بگویم.اینکه آنها سرمایه واقعی هستند و من این را از صمیم قلب می گویم.مردم در کوچه و خیابان هم واقعا به من لطف داشته و دارند.الان دو سه هزار نفر در بازی های مهم لیگ به ورزشگاه ها می آیند و باید بگویم که یکی از دلایل افت فوتبال ما هم همین است.ما قدر سرمایه هایمان را ندانستیم و داریم همه آنها را می سوزانیم.

مردم کوچه و بازار و فرق می کنند با کسانی که به ورزشگاه ها می آیند.

اینجا بحث منطق و احساس است. من یک مورد برخورد بد هم در بیرون از ورزشگاه ندیده ام.من دست همه هواداران را می بوسم که باعث دلگرمی این ورزش هستند.

مسابقه ای بوده که جمعیت زیادی طرفدار یک تیم باشند و بعد شما در یک صحنه 50-50 و به خاطر همان جمعیت رای به نفع تیمشان داده باشید؟

اصلا.من صدای تماشاگران را نمی شونم.باور می کنید تا همین چند سال پیش به من می گفتند میزبان کش.

اصلا پیش نیامده برای اینکه ثابت کنید پرسپولیسی نیستید علیه این تیم سوت بزنید؟

سعی کرده ام این طور نباشد.خودم می دانم نسبت دادن من به پرسپولیس شبیه شوخی بود که از کنارش رد شدم.

انتقادی که از مظفری زاده می کردند این بود که خیلی رفیق باز است.مثلا عابدینی به تو اتهام زد که سوار ماشین رفقایت شدی و …

اولا که من با ماشین نرفتم.بنده ساعت 4 صبح رسیدم هتل و تا خود بازی خواب بودم.من حتی وقتی می خواهم خدای خودم را صدا بزنم به اسم حضرت دوست صدا می زنم.من به دوستانم افتخار می کنم.اما این دوستی هم تعریف دارد.من درباره این مسئله بارها توضیح داده ام.

اما آقای عابدینی حرف های زدند که …

این نظر ایشان بوده است.

saeid mozaffarizade yazdi , سعید مظفری زاده یزدی

خداحافظی شما ارتباطی به حرف های عابدینی نداشت؟

نه،من کاری به حرف های او ندارم.زمانی که ایشان حرف هایش را مطرح کرد و منتظر پاسخگو بود من پاسخش را دادم.آن جایی هم که باید اتهام ها را پیگیری می کردم رفتم.تا حدودی دوستانم در جریان خداحافظی من بودند.من سفری به خارج از کشور داشتم.در راه بازگشت به ایران بودم که در تورنمنت عربستان سه هفته قضاوت کردم.درعربستان بودم که ایمیلی دریافت کردم که باید در لیگ ایران قضاوت کنم.من به محض اینکه ایمیل را دریافت کردک به همسرم زنگ زدم و گفتم که لباس هایم را بیاورد فرودگاه تا از همان جا راهی شهر مورد نظر برای قضاوت شوم.من 5 هفته از خانه دور بودم.بعد از 5 هفته دخترانم را دیدم و خیلی دلم برای آنها تنگ شده بود.زمانی بود که بازی های لیگ فشرده شده بود و دوباره ابلاغیه داشتم برای قضاوت.آن هم در شهرستان.دیدم دخترم می گوید ای کاش من را هم به اندازه فوتبال دوست داشتی.همان روز این جرقه در ذهنم زده شد که به خانواده ام برسم.در این 15 سال فکر نمی کردم که تا این اندازه از آنها دور باشم.استارت کار از همان جا زده شد.

خانواده ات هم فوتبالی هستند؟

آنها هیچ کدام ورزشی نیستند. تها چیزی که آنها را علاقمند نگه می داشت خود من بودم.

شهرت خانواده ات را اذیت نمی کرد؟

اگر کسی از این حرف من ناراحت نمی شود باید بگویم که لذت می برم.البته آزادی آدم سلب می شود اما خانواده ام حتی با این مشکلات هم راه آمده اند.

بعضی وقت ها اتفاقات داوری،جو ورزشگاه ها و …آنها را اذیت نمی کرد.اینکه مثلا از داوری خداحافظی کنی؟

تاثیر دارد.خانواده می بینند.آنها بارها به من می گفتند ارزش مالی که ندارد چرا این همه اصرار به قضاوت کردن داری؟شرایط طوری شده بود که وقتی تصمیم به خداحافظی گرفتم همسر و فرزندانم گفتند به خاطر ما نباشد؟! که من گفتم نه تصمیم خودم بوده است.ضمن اینکه درسم هم در اولویت بود.

علاقه شما به کدام بیشتر است؟

هر جفتش. یک روز باید در دورود قضاوت می کردیم.من فردای آنروز امتحان داشت.در راه بازگشت جزوه را دادم دست پیروزان گفتم بلند بلند بخواند و من هم تکرار کنم.ایشان ناظر بازی بود و من هم رانندگی می کردم.

ناظر بازی با شما می آید؟

همیشه با هم هستیم.برای قدم زدن و حتی خرید کردن ناظر باید با ما باشد.ناظر جزیی از تیم داوری است.ناظر را برای مچ گیری نمی گذارند.او گزارش بازی را می نوسید.

قضاوت در بازی های خارجی برای شما از لحاظ مالی ارزش داشت که در آن سوت می زدید؟

چه ارزشی؟روزی 100 دلار دستمزد که بیشتر از 5روز هم نمی شود.به نظر شما ارزشش را داشت؟البته بازی های فیفا دستمزدش متفاوت است.

شما به عربستان رفتید آن هم برای سه هفته.در آنجا چقدر پول دادند؟

2 هزار دلار.با احتساب دلار دو سال پیش 4 میلیون تومان برای یک ماه.

اینکه رقم بدی نیست.

سفر بیشتر علاقه و عشق است.این شش ماه آخر که فشار ها سنگین شده بود.بعضی صدا ها گوشخراش شده بود.یک سری چیزها دست به دست هم داد و فضا سنگین تر شد.با این حال از زمانی که ابلاغ را می دادند و تا زمانی که بر می گشتم منزل فقط یادم است که از کارم لذت می بردم.همیشه می گفتم اگر خداحافظی کنم چه اتفاقی می افتد؟چقدرسخت است.

کدام یک از بازیکنان بیشتر از همه شما را اذیت کرد یا اینکه کلکی زده باشد؟

کسی کلک نزده.صحنه ها را ما اشتباه می کنیم و کلک بازیکن نیست.کسی اذیتم نکرده.در زمین هم سعی کرده ایم احترام متقابل باشد.

مثلا مجیدی؟تمام پرش های طولی اش خطا بود.

من یک بار از مجیدی خطا نگرفتم که بازی استقلال و سپاهان بود که منجر به اخراج فرشید طالبی شد.تشخیص آن صحنه سخت بود.

خیلی ها اعتقاد داشتند که بقیه پرش های او هم خطا و خطرناک بود.

او از دستش برای پریدن استفاده می کرد.خطایی را که داور می گیرد مطئن باشد که آن را دیده است.

بازیکنان دیگر چطور؟

صابر میرقربانی خیلی خودش را روی زمین می انداخت.این اتفاق باعث شد تا خودش ضربه بخورد.در مسابقه ای من دیم خودش را انداخت روی زمین و خطا نگرفتم.بعدا که فیلم بازی را دیدم متوجه شدم که اشتباه کرده ام.پیشنهاد من به بازیکنان این است که خودشان رابرند این کارها نکنند.ممکن است داور زاویه دید خوبی نداشته باشد.

بازیکنانی که وقت کشی می کنند چطور؟

شخص خاصی را ندیدم چون سرعت فوتبال ما پایین است.

البته خیلی از داوران هم برخورد نمی کنند و کارت نشان نمی دهند.

این خواسته فیفا است.تاکید فیفا این است که زیاد از کارت استفاده نکنید و بازی را زیاد نگه ندارید.آنها می گویند بازی باید جریان داشته باشد.یک زمان قانون های کشتی راعوض کردن که از جذابیت آن کاست.فیفا خیلی حواسش روی چیزها جمع است.ان هم به این دلیل است که جذابیت ها حفظ شود.

بزرگترین حسرت داوری شما غیر از جام جهانی چه چیزی بوده است؟

حسرتی ندارم.

البته فینال بزرگی را هم سوت نزدید؟

در رده بین المللی درست است.من داوری را دیر شروع کردم.من این را خصوصی به کمیته داوران هم گفتم که داریم از قافله عقب می افتیم.الان داور الیت 26 ساله هستند اما من از 26 سالگی شروع کردم و باعث شد فرصت ها را از دست بدهم. خوشبختانه از بهترین داوران ما فغانی شرایط سنی خوبی هم دارد.تنها چیزی که شاید او نتواند بگوید این است که باید جز داوران اصلی در رقابت های جام جهانی سوت می زد.او و تیمش قوی هستند.

برنامه ات برای آینده چه چیزی است؟

اول خانواده.حتی اگر ببینم تحصیلم در کار خانواده ام تاثیر می گذارد بین آن وقفه می اندازم.می خواهم وقت بگذارم و در کنارشان باشم.

رفتن از ایران به چه دلیل است؟

من برای تحصیل از کانادا پذیرش گرفتم.البته دوست دارم اگر شرایط فراهم شد برگردم و درسم را اینجا ادامه بدهم.ایران را خیلی دوست دارم و شک ندارم دلم تنگ می شود.فعلا یک سالی که شروع کلاس هایم است را می روم تا ببین چه پیش می آید.

قرار است در آنجا قضاوت هم انجام بدهی؟

آن زمان که تصمیم به خداحافظی نگرفته بودن این تصمیم را داشتم.اما الان نمی دانم.شاید کلا سوت را کنار بگذارم.

یعنی در تست اسفند ماه هم شرکت نمی کنید؟

نه.

فکر می کنید اگر نظر سنجی بگذاریم مردم ایران چند درصد داوری در فوتبال ایران را سالم می دانند؟

نظر مردم برای من محترم است.نظر آنها حاصل یک سری از اتفاق هاست.من از دیدگاه خودم می گویم.کلا دید من مثبت است.هر رایی که مردم می دهند برای من قابل احترام است.چون مطمئن هستم که آرا آنها پشتش یک دلیل است.آنها به فراخور چیزی که دیده اند و شنیده اند نظر می دهند.

نسبت به آلودگی هایی که در بخش های دیگری وجود دارد اگر قرار باشد این را ضریب را در داوری بگیریم چطور؟

داوری یکی  از سالم ترین قسمت های ورزش ما است.من خدا را شاهد می گیرم.زندگی دوستان و همکاران داورم را دیده ام.به جرات می گویم یکی از سالم ترین قسمت های جامعه همین داوری در فوتبال است.

مهمترین پیشنهادی که در طول دوران قضاوت به شما شده چه چیز بوده است؟

حتی یک،حتی یک مورد هم به بنده پیشنهاد نداده اند.چه در بازی های داخلی و چه در بازی های خارجی.

عابدینی همیشه از تو انتقاد می کند.فکر می کنم بازی با پاسارگاد که او عقیده داشت دو پنالتی برای تیمش نگرفته ای.

من یک بازی در یگ یک برای داماش سوت زدم که تیم آنها نتیجه لازم را گرفت.من در قضاوت اصلا به این فکر نمی کنم که تیم برای چه کسی است و از کجا آمده است.

تو به دوره توپ تانک فشفشه رسیده بودی یا دوره پست مدرن؟

من خودم چون در زمین صداها را نمی شنوم نمی توانم در این مورد قضاوت کنم.

سعید مظفری زاده در دربی

می دانستی که داور دربی هستی و تصمیم به خداحافظی در این بازی مهم را گرفتی.اگر دربی را به تو نمی دادند چطور؟

من تصمیمم را مدت ها قبل گرفته بودم.من موضوع پایان نامه ام همین است.خداحافظی داوران بزرگ ما از فوتبال.آن ها با گلایه هم رفتند واین زنگ خطر است.دلم می خواهد فوتبل ما روزهای تلخ را نبیند.نوید مطفری، محمود رفیعی، داوود رفعتی، خداداد افشاریان،هدایت ممبینی،مسعود مرادی،حسین خانبان خود محسن ترکی و …همه آنها با گلایه از فوتبال رفتند.

هر داور ما که برند می شود این اتفاق برایش می افتد. به نظر در این بین فغانی کار سختی دارد.برای اینکه زود چهره شده است.وقتی یک اوت این ور و آن ور می شد مربیان می گفتند این می خواهد برود جام جهانی؟

او قوی است و می تواند کار کند.فقط خدا کند انگیزه اش از بین نرود.

نظر شما درباره باند مشهدی ها چیست؟

بحث باند بازی نیست.مشهد داوران خوبی دارد و آن هم به دلیل این است که هیات فوتبال خوبی داشتند.یکی هم اینکه استعداد در مشهد زیاد است.کامرانی فر،سخندان،ترکی و خود قهرمانی.همه از داوران خوب این ورزش هستند.

هیچ وقت چوب چینش داورانی را نخورد؟یا اختلاف کمیته و دپارتمان؟

چرا و این باعث شد دیگران از این فضا سوء استفاده کنند.اگر اتخاد بین ما بیشتر بود این اتفاق ها نمی افتاد.

نظرت درباره مسعود عنایت چیست؟

دوست داشتنی.او به این فوتبال خدمت کرد و از دوران خوب ما بود.عسگری هم همین طور.منوچهر نظری هم که فوق العاده زحمت کشید.او با برنامه ریزی و درایت تشکیلات را می گرداند.درباره غیاثی هم که باید بگویم محکم کار می کرد.به نظرم تمام مسئولانی که آمده و رفته اند زحمت خود را کشیده اند.

زحمت را که همه می کشند اما باید دید آدمی که می آید برای آن پست لایق است.الان اصفهانیان سر پستش است؟

من نمی توانم در این باره حرف بزنم.این انتخاب فدراسیون است.

اصفهانیان گفته بود مظفری زاده به ما نامه ای نزده بود که قرار است از داوری خداحافظی کند.

بله نزده بودم و الان هم دارم می روم فدراسیون نامه ام را تحویل بدهم.

با این کار عملا یکی از سهمیه های الیت را می سوزانی.

اینقدر این قضیه تلخ است که دوست ندارم درباره اش حرف بزنم.ما با شش سهمیه در سال 2009 بالاترین سهمیه را به همراه ژاپن داشتیم.الان با یک سهمیه ی اکتیو جزو قعر نشین های آسیاهستیم.زمان می برد تا دوباره به آن سطح برگردیم.شرایط کشور ما با کره و ژاپن فرق می کند.

ما 4 تا داور سرشناس داشتیم که به آنها در قضاوت های مهم سوت می رسید.

دقیقا.تنها کشوری بودیم که چمپیونز لیگ را سوت می زدیم.هیچ کشوری به اندازه ما سهمیه نداشت.بالاترین ابلاغ داوری برای ما بود.

چرا استان یزد تیم فوتبال و یا داور سرشناس دیگری ندارد؟

درباره تیم فوتبال باید بگویم که این بستگی به سیاست ها دارد و زحمتی که خود مردم در شهر می کشند.به هر حال یک زمان تیم شهید قندی در لیگ برتر بود که نتوانست در لیگ برتر بماند.من هم دوست دارم از یزد تیمی در لیگ برتر حضور داشته باشد.

هنوز هم به یزد عرق خاصی داری.

من عاشق جایی هستم که در آن بزرگ شدم.یادم می آید زمان تعویض شناسنامه ها بود.من رفتم و متصدی داشت اسمم را می خواند.سعید مظفری زاده یزدی.به من گفت برو 40 هزار تومان فیش بگیر تا پسوند یزدی تو را بردارم.گفتم برای چه؟من دوست دارم که اصالتم همراه اسمم باشد.

ممکن است در هیات فوتبال یزد پستی بگیرید؟

فعلا که هدفم خانواده ام است.البته نمی توانم از فوتبال جدا شوم.

روزی می رسید که ما آکادمی داوری داشته باشیم.

بله.شک نکنید که این اتفاق خواهد افتاد.

تا به حال شده که از خبرورزشی رنجیده باشید؟

آنهایی که فوتبالی اند خرید خبر ورزشی مثل نان روزانه در سبد خریدشان است. من خواهش  می کنم از رسانه ها که فضای حاکم بر ورزش را کنترل کنند.من دلم برای سرمایه فوتبال می سوزد.می ترسم مردم فوتبال یادشان برود.

می شود اسم فرار مغزها را روی شما گذاشت؟به هر حال به عنوان دانشجوی نخبه قرار است ادامه تحصیل بدهید.

از وقتی من را به عنوان دانشجوی نخبه دعوت کردند انگیزه ام بیشتر شد.من بعد از دربی امتحان داشتم و شب دربی داشتم درسم را می خواندم.چون دوست دارم در هر جایی که فعالیت می کنم در بهترین جایگاه باشم.

در دانشگاه درس می خواندی یا به تو نمره می دادند؟

می توانید از دانشگاه بپرسید.

درباره دربی زیاد حرف نزدید؟به خصوص درباره آندو.

خیلی ها از من این سوال را کرده اند.آندو بیشتر از آن چیزی که در تلویزیون نشان دادند شوخی می کرد.یعنی همه اش شوخی بود.بازیکنان همه با هم شوخی می کنند.مثلا خلعتبری در طول بازی به من می گفت آندو رو ولش کن او خودی است.

صحنه ای که رضا حقیقی،آندو را هل داد چطور؟ جریمه اش چه بود؟

می توانست اخطار داشته باشد.

آندو قبل از بازی به شما نگفته بود که من می خواهم امروز بیش از اندازه بابا زیکنان شوخی کنم؟

نه بابا از این خبرها نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *